متأسفانه بسیاری از ارتباطها به بحث و جدل ختم میشود و مواقعی هم که سعی در جبران میکنیم، نتیجهی خوبی نمیگیریم! دلیل آن را میتوان در عواملی جستوجو کرد که موانع ارتباطی است. شناخت این عوامل در بهبود روابط بسیار مؤثر است.
هیچ دو انسانی مثل هم نیستند و تفاوت در مسائل ارزشی کاملاً طبیعی است. ولی درک نکردن این تفاوتها، از موانع ارتباطی است و برای ارتباط خوب باید این موانع را شناخت و از آن عبور کرد.
گاهی موانع درونی است که آن را «فیلتر» مینامند؛ مثل تصورات ذهنی، نتیجهگیری عجولانه، تعصب، عدم مهارت در گوش دادن، اجتناب از نظر مخالف و ... که روی آگاهی و ادراک ما تأثیر میگذارد، به گونهای که یا آگاهی و درک ما را محدود میکند و یا ما را دچار کجاندیشی میسازد. با شناخت فیلترها و اعتراف به وجود آن، میتوانیم در برطرف کردن آن دست به کار شویم.
برخی موانع نیز بیرونی یا محیطی است؛ مثل سرما، گرما، سروصدا، نور کم یا خیلی زیاد و ... . تصور کنید در جایی مشغول صحبت با همسرتان هستید و هوا بسیار سرد است. شما ناخواسته بیشتر از آنکه به همسرتان توجه کنید، به سرما و راهی برای گرم کردن خود توجه دارید.
تفاوتهای فردی نیز میتواند مسألهساز باشد؛ مثل جنسیت، سطح تحصیلات، فرهنگ، مذهب، سبک زندگی و ... . اگر این تفاوت ها درک شود و هر یک از همسران هرچه بیشتر به هم نزدیک شوند ارتباط بهتری به وجود خواهدآمد؛ مثلاً اگر یکی از همسران تحصیلاتی در حد فوق لیسانس داشته باشد و دیگری بیشتر از سیکل نخوانده باشد، آن دو در بسیاری از بحث ها، همنشین خوبی برای هم نیستند.
گاهی نظر شما نسبت به زندگی با نظر همسرتان متفاوت است. زمانی هنگام صحبت کردن لب به شکایت و سرزنش باز میکنید یا نق میزنید. گاهی وقتی مشکلی دارید مستقیم به مسأله اشاره نمیکنید. گاهی مشکلتان را کامل و واضح توضیح نمیدهید تا موضوع روشن شود. گاهی همزمان راجع به دو موضوع صحبت میکنید و همسرتان را به سردرگمی میاندازید.
ما همیشه به دنبال بهترینها برای خود هستیم. به دنبال احترام، محبت، صداقت و ... . اما آیا تا به حال این بهترینها را به همسرمان هم دادهایم؟ آیا به همسرمان احترام میگذاریم؟ آیا در گفتار، رفتار و کردارمان صداقت را نشان دادهایم؟ رفتار زاییدهی رفتار است و برای اینکه در روابطمان تغییری ایجاد شود، باید رفتارمان را تغییر دهیم.
با شناخت موانع و رفع آن میتوانیم ارتباط بهتر و مؤثرتری داشته باشیم. همچنین برای رسیدن به ارتباطی بهتر و مؤثر باید چارچوبهای ذهنی خود و همسرمان را هرچه بیشتر به یکدیگر نزدیک کنیم.
این موارد عبارتند از:
1- تهدید
حتماً تا به حال برایتان پیش آمده که اصرار دارید هر طور شده حرفتان را به کرسی بنشانید. ممکن است راههای مختلفی را هم امتحان کرده باشید ولی به نتیجهی دلخواه نرسیده باشید. در چنین مواقعی بعضی افراد به دلایلی که برایشان اهمیت دارد دست به اقدامی میزنند که از نظر خودشان یا موجّه است یا آخرین راه حل؛ و آن تهدید کردن طرف مقابل یعنی همسرتان است.
تهدید نوعی دستور است که در صورت انجام نشدن تنبیه در پی خواهد داشت. جملاتی مثل "اگر این کار را کردی ..." یا " اگر این کار را نکردی ..." مفهومی جز تهدید ندارد. در این مواقع همسرمان احساس خطر میکند و در نیتجه به دفاع از خود برمی آید.
شخص تهدید کننده سعی می کند تا به این روش اعمال و رفتار همسرش را کنترل کند.
چه باید کرد؟
اگر انجام دادن یا ندادن کاری به دست همسرتان عواقب و خطراتی را به دنبال داشته باشد، بهتر است او را متوجه آن عواقب کنید و به او هشدار دهید و در محیطی آرام برایش توضیح دهید.
با تهدید کردن، نه تنها آرامش خود و همسرتان از بین نمی رود بلکه مشکل دیگری هم به مشکل قبلی اضافه می شود.
2- انتقاد
انتقاد یعنی نقد و بررسی موضوع، که میتواند هم مفید باشد و هم مضر. معمولاً انتقاد زمانی پیش میآید که اشتباهی رخ داده باشد. ولی بهتر است به خاطر داشته باشیم که اغلب اشتباهات سهوی است، نه عمدی.
به یاد داشته باشیم که فرآیند انتقاد نیز اصولی دارد و هر یک از دو طرف باید شرایطی را لحاظ کنند تا این فرآیند به تنش و جدال منجر نشود.
چه باید کرد؟
با به یاد داشتن این مطلب که اکثر اشتباهات سهوی است، در مرحلهی نخست سعی کنیم کاملاً به خود مسلط باشیم و شرایطی را فراهم کنیم تا با مطرح کردن موضوع بتوانیم از راهکار انتقاد، عاملی مثبت برای زندگیمان باشیم.
شرایط انتقاد کننده:
1. کاملاً بر خود مسلط باشید و بفهمید دقیقاً چه اتفاقی افتاده است.
2. فقط در دربارهی اتفاق صحبت کنید.
3. کلیگویی نکنید و در صحبتهایتان اشتباهات گذشته را پیش نکشید.
4. در مکانی خلوت موضوع را با همسرتان در میان بگذارید.
شرایط انتقاد شونده:
1. مطمئن شوید که همسرتان به خاطر پیشرفت شما انتقاد می کند.
2. حالت تدافعی نداشته باشید. خونسرد و واقع بین باشید. تمام توجه و تمرکز خود را به موضوع مطرح شده متمرکز کنید.
3. اگر کاملاً متوجه منظور اصلی همسرتان نمیشوید، از او بخواهید تا مسأله را واضحتر برایتان مطرح کند.
3- برچسب زدن
برچسب زدن یعنی دیگری را با لقبی که معمولاً منفی است، صدا بزنیم. با این کار خودمان را، هم از شناخت خود، و هم از شناخت همسرمان محروم می کنیم.
چه باید کرد؟
به نظر شما، آیا خوار و خفیف کردن همسرمان چه سودی دارد؟ مخاطب قرار دادن همسر با لقبهایی (برچسبهایی) مثل غرغرو، احمق- تنبل، بیزبون و ... سودمند است؟ اگر آری، برای چه کسی؟ خودمان یا همسرمان؟
در واقع نه تنها سودمند نیست، بلکه باعث عدم شناخت ما از خود و همسرمان میشود. حتی اگر همسرمان اشتباهی کرده باشد، و حق کاملاً با ما باشد، باز هم حق نداریم به او لقب داده و به وی توهین کنیم. یادمان باشد برچسب زدن فقط به ایجاد شکاف در رابطه کمک میکند.
4- قضاوت کردن
شاید خودمان هم ندانیم، ولی بسیاری از ما علاقهی زیادی به قضاوت کردن دربارهی کارها و عقاید دیگران داریم و اغلب این کار را ناخودآگاه انجام میدهیم. "قضاوت کردن یعنی تحمیل عقاید و دیدگاههای خود به دیگران."
یعنی قادر به درک همسرمان نیستیم؛ یعنی در مقامی هستیم که نسبت به همسرمان از منطقی بالاتر برخورداریم؛ یعنی من بهتر از شما می فهمم و بهتر از شما هستم.
چه باید کرد؟
بهتر است به جای قضاوت، که معمولاً هم عجولانه است، سعی کنید اطلاعات بیشتری به دست آورید. به همسرتان هم وقت بدهید تا توضیحات بیشتری بدهد.
توجه داشته باشید اظهار نظر با قضاوت فرق دارد. نظر و عقیدهتان را با حفظ احترام و واقعبینی بیان کنید.
به خاطر داشته باشید زمانی که از شما میخواهند، قضاوت کنید. در غیر این صورت خودتان به دست خود ارتباطتان را مختل میسازید.
5- دستور دادن
دستور دادن، انجام دادن كاري است كه شما ميخواهيد همسرتان انجام دهد. دستور دادن، نوعي استفاده از زور است و موجب مخالفت ميشود.
دستور دادن زورگويانه است و حمايتي است كه به زور جلب ميشود. در چنين روابطي خبري از احترام نيست.
چه بايد كرد؟
زماني كه كاري داريد كه میخواهيد به دست همسرتان انجام گیرد، بهتر است از او بخواهيد، نه اينكه به او دستور دهيد.
براي جلوگيري از چنين پيشآمدهايي كافي است آن را با طرح يك پرسش، تقاضا كنيد تا هم حالت دستوري نداشته باشد و احترام متقابل نيز حفظ شود. در چنين شرايطي موقعيت و فرصت مناسبي براي همكاري ايجاد ميشود. بگذاريد همسرتان خودش تصميم بگيرد و بخواهد كه كار شما را انجام دهد.
6- سرزنش كردن
سرزنش، ملامت و تحقير، همانند لقب دادن و برچسب زدن است و همان عواقب و چه بسا عواقب شديدتري در پيش دارد، که نه تنها باعث بهبود وضعيت و جبران اشتباهات نميشود، بلكه مسائل را پيچيدهتر ميكند.
چه بايد كرد؟
اگر از كاري يا چيزي ناراحت هستيد و آزرده خاطر شده ايد بهتر است آن را بيان كنيد. تا مسأله بيان نشود، راهي براي حل آن و در نتيجه براي خلاصي خود از ناراحتيهايتان پيدا نخواهيد كرد. كتمان مسائل كمكي به شما نميكند.
به ياد داشته باشيم عدم موفقيت زن يا شوهر، با سرزنش كردن او جبران نميشود. بايد علت شكست و عدم موفقيت را پيدا كرد و براي رسيدن به پيروزي و موفقيت انديشيد و بهترين راه را يافت. هر شكست ميتواند قدمي باشد به سوي پيروزي و موفقيت.
7- كم توجهي به احساسات همسر
همسران، چه زن و چه شوهر، نيازمند توجه و ابراز احساسات هستند. با كمتوجهي و بيتفاوتي نسبت به همسرمان، به او پيام میدهیم كه به او اهميت نميدهيم. اين پيام شور و شوق زندگي را در همسرمان از بين میبرد و او به تدریج انگيزهی خود را از دست ميدهد و گاه متوسل به واكنشهاي منفي ميشود.
چه بايد كرد؟
توجه به احساسات همسرتان موجب صميميت و نزديكي میان شما ميشود و كمتوجهي يا بيتفاوتي باعث به وجود آمدن فاصله و دوري روحي- رواني.
با صرف كمي وقت و توجه به نيازهاي همسرتان ميتوانيد موجبات شادي و رضايتمندي او را فراهم كنيد.
|