صحبت كردن يك روي سكهی ارتباط و گوش دادن روي ديگر آن است كه بدون آن ارتباط برقرار نخواهد شد. گوشكردن يكي از مهارتهاي مهم ارتباطي است كه در ايجاد و حفظ صميميت نقش دارد. وقتي همسران به حرفهاي يكديگر گوش ميدهند، در واقع نشان ميدهند كه دلبستگیها، نيازها و دلمشغوليهاي خود را كنار گذاشتهاند تا همسرشان را بفهمند و با او همدلي كنند. بدین سان اين پيام ارزشمند را به یکدیگر ميدهند كه "من به تو علاقه دارم، به تو اهميت ميدهم، ميخواهم بدانم تو چه فكر ميكني، چه احساسي داري و چه نياز داري".
گوش كردن متفاوت از شنيدن و چيزي بسيار بيشتر از ساكت ماندن و حرف نزدن است. شنيدن فعاليتِ منفعلِ دريافت امواج صوتي است، در حاليكه گوش دادن فرآيند فعالي است كه هر فرد از روی انتخاب آن را انجام دهد. به عبارت ديگر در گوش كردن قصد و نيت وجود دارد.
اگر قصد شما فهميدن، يادگيري، لذت بردن و يا كمك به همسرتان باشد، پس به طور واقعی در حال گوش دادن هستيد. ولي گوش دادن واقعي به ندرت در بين زوجها اتفاق ميافتد. آنها بيشتر يا مشغول شنيدن هستند يا كاري را انجام ميدهند كه گوش دادن كاذب ناميده ميشود.
در اين نوع گوش دادن آنان تصميم به گوش دادن به حرفهاي يكديگر را ندارند و قصدشان فهميدن، يادگيري يا كمك كردن نيست. قصد و نيت آنان با تلاش براي ذهن خواني، آماده كردن پاسخ، مخالفت كردن و ساير موانع پاسخ دادن، آلوده شده است.
موانع گوش دادن
همانطور كه ذكر شد چيزي كه بين همسران به ويژه همسران ناموفق بيشتر ديده ميشود، شنيدن است تا گوشکردن. گوشكردن واقعي به دلايل مختلف به ندرت اتفاق ميافتد. در ادامهی بحث به برخي از اين دلايل اشاره شده است.
مشغوليت ذهني:گوش دادن به صحبتهاي همسرتان در حاليكه به تماشاي بازي فوتبال يا خواندن روزنامه مشغول هستيد، كار بسيار سختي است. به همين ترتيب وقتي در حال فكر كردن به موضوع ديگري هستيد و با آن اشتغال ذهني داريد، نميتوانيد شنوندهی خوبي باشيد.
ذهنخواني:وقتي به چيزي كه همسرتان ميگويد، توجه نمیكنید و يا به آن اعتماد نداريد و در عوض ميکوشيد از چيزي كه منظور "واقعي" اوست سر در بياوريد و يا آن را حدس بزنيد، در حال ذهنخواني هستيد. وقتي ذهنخواني ميكنيد، محتواي واقعي حرفهاي همسرتان را ناديده ميگيريد و به جاي آن به مفروضات و حدسيات خود تكيه ميكنيد. مجيد به نسرين ميگويد: "اين لباس چقدر به تو ميآيد" و نسرين با خود فكر ميكند: "منظور او اين است كه من خوش لباس نيستم و فقط وقتي كه لباسهاي گرانقيمت ميپوشم، خوب بهنظر ميرسم".
آماده كردن پاسخ:شما ممكن است بهقدري سرگرم آماده كردن پاسخ خود به صحبتهاي همسرتان باشيد كه واقعاً درست نميشنويد كه او چه ميگويد. گاهي هم جلوتر ميرويد و با خود ميگوييد: "من ميگويم .... بعد اگر همسرم بگويد.... آن وقت ميگويم ....." . مجيد به نسرين ميگويد: "پنج شنبهها زودتر خانه بيا تا با پسرمان باشي" ولي مجيد گوش نميدهد؛ چون در حال آماده كردن پاسخي است تا از اين كار طفره برود. او متوجه نميشود كه نسرين نگران ارتباط او و پسرشان و دور شدن آنها از هم است.
فيلتركردن:فيلتر كردن به اين معناست كه به بعضي چيزها گوش ميدهيد و به برخي ديگر گوش نميدهيد؛ يعني فقط چيزهايي را می شنویدكه به نفع شماست. ما به طور معمول به چيزهايي گوش می دهیم كه دلخواه ماست يا نظر ما را تأييد ميكند و يا به تعريف و تمجيدهايي از ما میپردازد. به چيزهايي كه مخالف نظر ماست و يا به نوعي انتقاد از ما به شمار میآید، گوش نميدهيم.
فيلتر كردن ميتواند چيزهايي را كه نميخواهيد بشنويد از گوش شما دور كند. به طور معمول گوشهاي مجيد وقتي كه نسرين دربارهی سيگار كشيدنش صحبت ميكند، خوب نميشنود!
قضاوت كردن:قضاوت كردن به اين معناست كه شما به دليل برخي قضاوتهايي كه از قبل دربارهی همسرتان داريد، به او گوش نميدهيد و يا فقط گوش ميدهيد تا شواهد تازهاي كه قضاوت شما را تأييد ميكند، در حرفهاي او پيدا كنيد؛ براي مثال اگر فكر ميكنيد همسرتان خودخواه، بيمسؤوليت و بي فكر است، بهندرت به حرفهاي او كه ناقض اين قضاوت شماست، گوش خواهيد داد. اين قضاوتِ منفي مانع از آن ميشود كه واقعاً همسرتان را بشناسيد و بفهميد كه او چگونه آدمي است.
اثبات كردن خود:به طور معمول وقتي احساس ميكنيد که از شما انتقاد میشود، میکوشید از خودتان دفاع كنيد. به همين دليل با توقف گوش دادن به طرف مقابل فقط تلاش ميكنيد خود را اثبات كنيد. با اين كار از خود در مقابل شنيدن هر چيزي كه به شما ميگويد اشتباه كردهايد و يا رفتار درستي نداشتهايد، محافظت ميكنيد. براي اين كار ممكن است دروغ بگوييد، فرياد بزنيد، موضوع را تغيير دهيد، بهانه بياوريد، طفره برويد، با كلمات بازي كنيد، تهمت بزنيد و يا با روشهاي ديگري در مقابل انتقاد از خود دفاع كنيد.
اين كار مانع از شنيدن و درك اطلاعات مفيدي ميشود كه در نهايت ممكن است به نفع شما تمام شود. هر وقت نسرين دربارهی به تعويق افتادن پرداختِ اجاره خانه صحبت ميكند، مجيد آن را انتقاد از خود میداند، سر و صدا راه مياندازد و شروع به متهم كردن نسرين ميكند كه او فقط ميخواهد ايراد بگيرد و غر بزند.
پند و نصيحت كردن:اين وضعيت وقتي اتفاق ميافتد كه همسرتان نميتواند حرفش را تمامكند؛ چون شما مرتب وسط حرف او ميپريد و شروع به پند و نصيحت ميكنيد. به اين ترتيب تمايل شما براي موعظه كردن و مرتب كردن اوضاع موجب ميشود كه نتوانيد به حرفهاي همسرتان گوش دهيد.
وقتي مجيد دربارهی مشكلات شغلياش با نسرين صحبت ميكند، نسرين مرتب وسط حرف او ميپرد و به او ميگويد كه بايد با همكار و يا رئيسش چهگونه حرف بزند يا رفتار كند. مجيد از شنيدن اين همه پند و اندرز خسته ميشود چون چيزي كه او ميخواهد اين است كه نسرين به حرفهاي او گوش سپارد و به او فرصت دهد كمي درد و دل كند و احساسات منفياش را بگوید.
يكي به دو كردن: در اين حالت فقط گوش ميدهيد تا مخالفت كنيد. شما ممكن است دربارهی موضوع يا موضوعاتي نظر خاصي داشته باشيد و صرفنظر از چيزي كه همسرتان ميگويد، به شدت از آن دفاع كنيد. در میان بسياري از همسران ناموفق اين سبك معمول مكالمه بين آنهاست. هر وقت نسرين دربارهی پول، خانواده يا بچههایش حرف میزند، مجيد شروع به تكرار عقيدهاش ميكند. وي به قدري روي نظر خود مصرّ است كه واقعاً قادر به گوش دادن به صحبتهاي همسرش نيست.
دلجويي كردن:در اين حالت شما به سرعت تقصير را به گردن ميگيريد و شروع به معذرت خواهي ميكنيد. شما نگرانيد كه مبادا همسری خوب نبوده باشید! به هر ترتيبي قائله را خاتمه میدهيد و تا همسرتان از حرف يا رفتار شما شكايت يا انتقاد ميكند، بلافاصله وسط حرف او ميپريد و ميگوييد: "حق با توست، ببخشيد! تقصير من بود. من خودم آن را درست ميكنم".
در چنين وضعيتي شما به همسرتان فرصت نميدهيد تا براي شما توضيح دهد كه نگران چه چيزي است و يا از چه ناراحت شده است.
منبع:مهارت هاي ارتباطي همسران، دكتر فهيمه فتحعلي لواساني، دكتر محمد كاظم عاطف وحيد، احمد رضا محمد پور
|