پیش از اقدام برای ازدواج دوم باید این مسائل را بررسی کرد:
1-نگرش جامعه:
در بعضي از جوامع نگرش به افرادي كه جدا شدهاند بيتشر نكات منفي را شامل ميشود (مانند بيعاطفه بودن، پايبند نبودن به زندگي مشترك و كم تحملي) اين نگرشها افراد را مجبور ميسازد در هر شرايطي زندگي دوم خود را حفظ كنند.
2- بررسي علل جدايي:
بررسي علل جدايي و كسب اطلاعات از همسر قبلي و خانواده وي ميتواند كمك كننده براي زندگي مشترك محدود باشد.
مرد يا زني كه جدا شدهاند از زندگي گذشته خود تجربههايي دارند كه ميتواند تأثير مثبتي در ازدواج دوم داشته باشد.
3- كسب آمادگي براي ازدواج دوم:
بايد بعد از يافتن آرامش و رفع اختلالات شخصيتي (اگر وجود داشته باشد) اقدام به ازدواج دوم كرد.
4- چگونگي ازدواج دوم:
فرد بايد بداند كه ازدواج دوم او هيچ ربطي به زندگي گذشته او ندارد و نبايد مقايسه انجام گيرد و نيز نبايد همسر دوم را فردي بدون عيب و نقص و زندگي دوم را بهشتي موعود بداند.
5- چگونگي رفتار با فرزندان ناشي:
بايد دانست ناپدري و نامادري نميتوانند نسبت به فرزندان ناتني خود احساس مشابه با احساس فرزندان خود داشته باشند، بلكه بنابر توافق و وظيفه انساني و در حد توان خود به فرزندان رسيدگي خواهند كرد.
بنابراين پدر و مادر نبايد باتحريك فرزندان باعث تشنج و اختلالات در زندگي آنان شوند، بلكه با همكاري سعي شود فرزند ناپدري و نامادري خود را بهعنوان يك الگوي مهم و جايگزيني شايسته در غياب پدر يا مادر خود بپذيرد.
6- نگرش فرزندان به نامادري و ناپدري:
شكي نيست كه فرزندان با دشواري ميتوانند نقش فرد ديگري را در جايگاه پدر و يا مادر تني خود بپذيرند. گاه خود ناپدري و يا نامادري نيز نميتواند جايگاه خود را در قالب جديد بپذيرد. در اين صورت چنين ازدواجي صحيح نيست.
گاه ناپدري و يا نامادري به دليل احساسهاي انساني يا جلب رضايت فرزندان و براي حفظ زندگي زناشويي در برابر خواستههاي غير منطقي فرزندان ناتني خود تسليم شوند كه چنين وضعيتي نه براي خود او و نه براي فرزندان روش مناسبي نيست و اين نوعي باج دادن و باجگيري محسوب ميشود. بلكه بايد درجريان قرار دادن همسر خود هماهگيهاي لازم را به عمل آورد.
7- رابطهی فرزندان با پدر و يا مادر كه از او دور هستند:
اين پدر و مادرها بايد توجه دشاته باشند كه هرگونه نقش منفي از قبيل بدگويي از همسر قبلي و تحريك فرزندان بر عليه ناپدري يا نامادري باعث ميشود احساس امنيت رواني و آسايش و آرامش فرزندان بهخطر بيافتد. بلكه اگر فرزندان خود را دوست دارد بايد با قدرداني از ناپدري يا نامادري، در مورد تربيت و آيندهی فرزندانش از او كمك بخواهد و به گونهاي رفتار كند تا رابطهی فرزندانش را با ناپدري و يا نامادري بهبود بخشد.
منبع: نقش بهداشت روان در ازدواج، زندگي زناشويي،طلاق؛ دكتر حسين عسگري؛ انتشارات گفتوگو
|