والدين با آموختن مسائل تعليم و تربيت ميتوانند برخورد بهتري با كودكشان داشته باشند. تا حدودي اين آموزش جنبه پيشگيري از رفتارهاي ناشايست كودكان را دارد و باعث تفاهم بين والدين و كودك ميشود.
والدين در اين آموزشها از تجارب و مشكلات متعددي آگاه ميشوند و ميتوانند دانش خود را در زمينههاي مختلف گسترش بدهند و نيازهاي گوناگون كودكان را شناسايي كنند. والدين در گروه درباره ی رفتارهاي هر يك از كودكان به بحث و بررسي ميپردازند و مشكلاتي را كه هر رفتاري در خانواده به وجود آورده مورد بررسي قرار ميدهند.
والدين به بحث و بررسي دربارهی دوستيابي و شركت كودكان در جامعه ميپردازند و براي توسعهی بهبود روابط كودك با ديگران، نظر شخصي هر فرد داده ميشود.
اصل آموزش گروهي والدين
بعضي از والدين از شركت در بحثهاي گروهي و شركت در مجامع گروهي اجتناب ميكنند؛ به دليل اينكه ميترسند مشكلات زندگيشان فاش شود. اما يكي از هدفهاي اصلي آموزش والدين به صورت گروهي، آگاهي آنها از رفتارهاي نامناسب است تا بتوانند تغييرات لازم را ايجاد كنند و با كودك خود رفتار مناسب تري داشته باشند.
والدين در هر سن و سالي كه باشند قدرت يادگيري را دارند و مهم علاقهی شخصي والدين نسبت به مسائل آموزشي است. هرچه بهتر مسائل آموزشي را بشناسند با كودك خود هم رابطهی بهتري دارند. در اين گروهها ميتوان اطلاعات خود را رد و بدل كرد و با عقايد و تفكرات جديد آشنا شد. والدين علاقمند به فراگيري هستند چون ميخواهند فرزندشان در آينده موفق باشد.
والديني كه علاقمند به بهبود بيشتر روابط بين خود وكودكشان هستند بيشتر شركت مي كنند و موضوع مورد بحث را با توافق يكديگر انتخاب ميكنند. والدين زماني ميتوانند از بحثهاي گروهي بهترين استفاده را بكنند كه به اندازهی لازم در گروه شركت داشته باشند.
آموزش گروهي والدين تلاشي است كه در آن مسائل عاطفي و عقلاني با هم نقش دارند، هريك از والدين شخصيت و نياز متفاوت دارند و نوع يادگيري هريك متفاوت است. مثلاً يكي زود و يكي دير ياد ميگيرد. در بحثهاي آموزشي بايد اين موارد را درنظر داشت و به والدين اين اجازه را داد كه از احساسات و عواطف خود صحبت كنند. و مسائل از جنبه عقلاني مورد بحث قرار بگيرد. والدين در گروه ميآموزند كه ديگران هم مانند آنان مشكلاتي دارند.
يكي از محاسن گروههاي آموزشي والدين اين است كه والدين نظرات شخصي خود را مبادله ميكنند و به درد و رنج يكديگر آگاه ميشوند و در نتيجه اعضای گروه ميتوانند به يكديگر پيشنهادها و راهحلهاي گوناگون ارائه دهند. در اين گروهها افراد به يكديگر اعتماد پيدا ميكنند، يكديگر را قبول ميكنند و مسائل را از طريق بحث و گفتوگو مورد ارزيابي قرار ميدهند.
تفاوت گروه آموزش والدين با گروه آموزش رشد كودك
در هر دو گروه هدف بالا بردن سطح آموزش و به دست آوردن دانش وآگاهي افراد خانواده است.
1- در گروه آموزش رشد كودك برنامهها از قبل تعيين شدهاند و افراد ميدانند كه در جلسات آينده دربارهی چه موضوعي بحث و گفتوگو ميشود. در واقع معلم يا مربي برنامه را تعيين ميكند و آنچه كه به نظرش مهم است در برنامه قرار ميدهد. اما در آموزش والدين، والدين هستند كه در هر جلسه موضوع را انتخاب ميكنند و در مورد آن بحث ميكنند.
2- در گروه آموزش رشد كودك موضوعات ارائه شده از ديدگاه نظريههاي گوناگون مورد بحث قرار ميگيرد و هر يك از والدين بايد كاربرد نظريهها را تعيين كنند. در آموزش والدين هر موضوع از ديدگاه علمي مورد بحث قرار ميگيرد و هريك از والدين كاربرد موضوع مورد بحث را در همان جلسه آموزش ميبينند.
3- در آموزش رشد كودكف مربي بحث جلسه را به عهده ميگيرد و تقريباً گويندهی اصلي است. اما در آموزش والدين اين والدين هستند كه بيشتر بحث و گفتوگو ميكنند و جلسه به كمك اعضا اداره ميشود و مشاور نقش هماهنگ كننده و برقراري نظم و تعادل را به عهده دارد.
تفاوت گروه آموزش والدين با پويايي گروه
هر دو گروه از فرآيندي كه در گروه است پيروي ميكنند اما هر يك از گروهها اهداف ويژهاي دارند كه رسيدن به آن مهم است.
1- در پويايي گروه اهداف از قبل تعيين شدهاند و اعضا براي رسيدن به اهداف به توافق رسيدهاند در حالي كه در آموزش والدين ممكن است اهداف هر لحظه تغييركنند و هدف از تشكيل آن بررسي مشكلات والدين با فرزندانشان است و اينكه راه حل مناسبي براي اين مشكلات بيابند.
2- در پويايي گروه صحبت و بحث اصلي دربارهی خود افراد است در حالي كه در آموزش والدين بحث و گفتوگوي اصلي در رابطه با شخصي ديگر است و والدين كمتر دربارهی خودشان صحبت ميكنند.
3- در پويايي گروه براي اينكه افراد به نتيجه نهايي برسند رأيگيري صورت ميگيرد در حالي كه در آموزش والدين اعضا معمولاً تا به نتيجهی كلي نرسند بحث را به اتمام نميرسانند.
تفاوت گروه آموزش والدين با مشاوره گروهي والدين
1- در مشاورهی گروهي والدين، اهداف و گفتوگوهايي كه انجام ميگيرد معمولاً مشكلاتي هستند كه با فرزندان خود دارند و ميخواهند آن ها را حل كنند. اما در آموزش والدين هدف بهتر شدن رفتار كودك در منزل است و راهكارهايي ارائه ميشود كه رفتار مناسبتري بين والدين وكودك ايجاد شود.
2- در مشاورهی گروهي والدين معمولاً تعداد افراد بين 8 تا 12 نفر است در حالي كه در آموزش والدين تعداد اعضا نامحدود است.
3- در مشاورهی والدين اعضا مشكل رواني يا خانوادگي دارند و به نوعي ميخواهند اين مشكل را حل كنند اما در گروه آموزش والدين هدف آموختن اطلاعات و آگاهي براي رفتار بهتر با فرزندان خود است.
تفاوت گروه آموزش والدين با رواندرماني گروه والدين
1- در روان درماني اعضا قبل از اينكه در گروه شركت كنند مصاحبه ميشوند و افرادي كه انتخاب شوند در اين گروه قرار ميگيرند اما در گروه آموزش والدين اعضا براساس ميل و علاقه شركت ميكنند و براي شركت در گروه معيار خاصي را ندارند.
2- در گروه آموزش والدين، هدف آموزش رفتارهاي درست و جايگزين كردن آنها به جاي رفتارهاي نادرست گذشته است و والدين مي توانند رفتار مناسبتري داشته باشند تا بتوان از مشكلات بين آنها و كودك كاسته شود در حالي كه در گروه روان درماني والدين به خاطر مشكل رواني و نگرانيهايي كه برايشان به وجود آمده است در گروه شركت مي كنند.
تشكيل برنامهی آموزش گروهي والدين
براي تشكيل برنامهی آموزشي والدين بايد يك برنامهريزي خوب و سازمان يافته صورت گيرد و تمامي مسائل درآن مشخص شود. بايد همهی هدفها در آن پيشبيني شوند و مسير را براي افراد مشخص كرده باشد.
برنامهاي موفق است كه به تمامي نيازهاي كودكان توجه داشته باشيم و آموزشهاي لازم را به والدين ارائه داد. در تشكيل برنامههاي آموزشي بايد به چند سؤال توجه كرد:
1- ضرورت تشكيل آموزش گروهي والدين چه است و چرا والدين به چنين آموزشهايي نياز دارند؟ ميتوان گفت به علت پيچيده شدن زندگي و به دنبال آن بيشتر شدن مشكلات زندگي كودكان است و به دنبال آن والدين براي اينكه بتوانند رابطهی خوبي با فرزندان خود برقراركنند.
2- جلسههاي آموزشي والدين از نظر زماني بايد چقدر طول بكشد
جلسات گروهي معمولاً به موضوعاتي كه در گروه مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد بستگي دارد و بايد با توجه به اهميت موضوع زمان را در نظر گرفت.
3- چه نوع برنامه يا روش كاري بايد مورد استفادهی خانوادهها قرار گيرد؟ ابتدا والدين بايد مشكلات و نيازهاي خود را شناسايي كنند.
بعد از بررسي كردن سه سرال فوق و يافتن راه حل مناسب و قانع كننده ميتوان به تشكيل گروه آموزش والدين مبادرت ورزيد.
مواردي كه بايد در تشكيل برنامهی آموزشي گروهي والدين انجام شود
1- بررسي و تعيين نيازها:
برنامه هاي آموزشي براي برطرف كردن بعضي از نيازهاي والدين و كودكان برگزار ميشود؛ بنابراین بهتر است قبل از تشكيل گروهها نيازها مشخص شوند. بهتر است چنين برنامههايي قبلاً به اطلاع عموم مردم برسد تا با اطلاع قبلي و آگاه شدن از اهداف در چنين برنامههايي شركت كنند. همينطور بهتر است والدين از برنامههايي كه قرار است آموزش ببينند اطلاع داشته باشند و نظر آنها براي چنين برنامههايي مهم است.
مشكلات كودكان بايد از نظر سني مشخص شود تا والدين بدانند با كودكان در سنین مختلف چه رفتاري داشته باشند. بیشک روشهاي مخصوص وجود دارد كه بايد آموزش ببينند مثلاً والديني كه در منطقهی مرفهنشين زندگي ميكنند، نسبت به والديني كه در منطقهی مستضعف زندگي ميكنند روشهاي ويژهاي آموزش ميبينند. بدين وسيله به ارزشهاي هرخانواده احترام گذاشته ميشود.
2- طرح برنامه به منظور ارضاي نيازها
بعد از شناسايي نيازهاي والدين روشهاي مربوط به هر نياز مورد بررسي قرار ميگيرد. براي روشهايي كه قرار است به والدين داده شود حضور والدين براي انتخاب روشها ضروري است. حضور5 يا 6 نفر از والدين و حضور متخصص درچنين جلساتي كفايت ميكند.
3- معرفي و شناسايي برنامه:
معرفي كردن و شناسايي برنامهها را ميتوان از طريق راديو، تلويزيون و وسايل اطلاع جمعي به اطلاع عموم رساند.
4- تشكيل گروه آموزش والدين:
اولين جلسهی حضور والدين خيلي مهم است كه والدين به يكديگر معرفي شوند و با يكديگر آشنا شوند. رهبر گروه در چنين مواقعي نقش مهمي دارد؛ زيرا رهبر بايد شرايط را براي آشنا كردن والدين قبل ازشروع جلسه فراهم كند. بعد از آشنايي والدين رهبر آنها را گرد هم جمع ميكند و جلسه به طور رسمي شروع ميشود. زمان جلسه معمولاً 1 تا 3 ساعت طول ميكشد و تعداد بين 10 تا 25 نفر است.
ميتوان از فيلم، اسلايد و حتي كتاب براي آموزش بهتر والدين استفاده كرد.
آموزش امور جنسي
از بدو تولد اين غريزه در انسان وجود دارد و بايد از طريق آموزش درست تحت كنترل قرار گيرد. والدين بايد از طريق آموزش صحيح نوجوان خود را آگاه كنند تا مسألهی مهمي در ذهن نوجوان نماند و به بيراهه كشيده نشود. نگرش والدين نسبت به اين مسائل مهم است و بهتر است با فراهم كردن محيط مناسب و شرايط و اطلاعات كافي دربارهی سؤال نوجوان او را آگاه سازيم.
سؤالاتي كه كودك دربارهی مسائل جنسي ميپرسد به سن او وابستگي ندارد بلكه به درك و فهم كودك بستگي دارد. بايد بلافاصله بعد از سؤال كودك با توجه به درك و قدرت فهم او به كودك جواب مختصر و مفيد بدهيم. درسنين 3 تا 5 سالگي كودكان بيش از اندازه كنجكاو هستند مخصوصاً به اندامهايشان ازجمله دستگاه تناسلي و گاهي اتفاق ميافتد كه كودك با دستگاه تناسلي خود بازي ميكند.
برخورد والدين و لحن صحبت خيلي مهم است. مانند زماني كه با گوشش بازي ميكند و مداد را داخل گوشش فرو ميبرد بايد به او گفته شود نبايد با گوشش بازي كند و اين كار خطرناك است.
در صورت تكرار بيش از حد اين برخوردها بايد به پزشك مراجعه شود. اگر كودكي در سن 3 تا 5 سالگي از والدين خود بپرسد كه بچه از كجا مي آيد. بهتر است به او بگوييد از شكم مادر، بايد به كودك اجازه داد تا حركات نوزاد را در شكم مادر لمس كند و اگر پرسيد چگونه از شكم مادر بيرون ميآيد بايد براي او توضيح بدهيم زماني كه بچه داخل رحم به اندازهی كافي بزرگ شد و قادر بود خارج از شكم مادر زندگي كند مادر به بيمارستان ميرود و به كمك پزشك از شكم مادر بيرون ميآيد.
كودكان در سنين دبستاني به همراه دوستانشان به مسائل جنسي ميپردازند. در اين دوران بايد از طريق معلمين و والدين كودك را ازتغييرات جسماني و بلوغ آگاه ساخت تا نكتهی مبهمي براي وي وجود نداشته باشد و بهتر است مادر با دخترش و پدر با پسر دربارهی مسائل بلوغ صحبت كنند.
مطالعهی خصوصيات كودك توسط معلمين
معلم خوب معلمي است كه بتواند به موقع در كلاس حضور يابد، خوب درس بدهد، بپرسد شاگردان را به موقع از نتيجهی امتحان آگاه سازد، با آنها صمياست، فرصت اظهارنظر كردن به آنها بدهد و به سؤالات گوناگون پاسخ بدهد و... .
زماني يك معلم خوب و نمونه ميتواند از كارخود راضي باشد كه بتواند شاگردانش را بشناسد. اين شناخت به وسيلهی مشاهده مستقيم از زواياي اجتماعي، خانوادگي، عاطفي، جسماني همراه با اطلاعات جمعآوري شده به دست مي آيد. اطلاعات لازم عبارتند از:
1- اطلاعات اساسي: نام و...
2- چگونگي شخصيت و رفتار: آيا كودك در كارش دقيق است؟
3- توانایيها و پيشرفت تحصيلي: آيا تا به حال ترك تحصيل كرده است؟
4- فعاليتهاي خارج از مدرسه: آيا در ساعات فراغت از مدرسه كاري انجام ميدهد؟
5- وضع بهداشتي: آيا چهره و اندام او زشت است؟
6- شرايط خانوادگي و محيطي: كودك به چه خانوادهاي تعلق دارد؟
|