رشد افکارمذهبی و علاقه به فضیلت در سنین نوجوانی به حداکثر خود میرسد تا حدی که گاهی نوجوانان گرایش به ریاضت کشیدن، شب زنده داری و... پیدا میکنند. آخرت و روز رستاخیز فکر آنها را به خود مشغول میکند و باعث میشود که اعمال و رفتارشان را تحت کنترل در آورده، براساس معیارهای شرعی عمل کنند و از این طریق آرامشخاطر کسب کنند.
ازطرفی پیدایش شکهای مذهبی در همین سن آغاز میشود. شک در همه چیز، شک در اعتقادات خود و اعتقادات والدین، شک در تعلیمات مذهبی، شک در حقانیت پیامبران که آیا آنها از سوی خدا آمدهاند، شک در زندگی بعد از مرگ، شک در عدالت خدا و بالاخره شک در وجود خدا. او میخواهد با دلایل منطقی همهی اینها را قبول کند یا رد کند و ازطرفی میترسد پیدایش شک رابا دیگران مطرح کند چون ممکن است او را به لاقیدی و بی مذهبی متهم کنند.
-مشکل از همین جا آغاز میگردد که:
1- نوجوانان در شکهای خود باقی بمانند و تثبیت شوند.
2- برای برطرف کردن این شکها به افرا د ناصالح و کجرو رجوع کرده، سر از لامذهبی و بی بند وباری در آورند. اینان هیچ وقت به کنترلهای درونی نخواهند رسید و دراثر پیدایش یک خلا بروز مذهبی معمولاًدچار سرگشتگی و حیرانی میشوند و به پوچگرایی میرسند.
3- تعصبات مذهبی عدهای از اطرافیان جوانان و نوجوانان و اصرار و پافشاری برای قبولاندن آن تعصبات غلط به آنها و انجام اعمال خلاف توسط عدهای از مذهب نمادها باعث سرخوردگی آنان از مذهبیون و مذهب میگردد.
4- گاهی در مدارس و دبیرستانها که تعلیمات دینی و بینش مذهبی و قرآن را آموزش میدهند، به علت عدم تفهیم صحیح مطالب یا عدم صلاحیت معلم و یا عدم توانایی پاسخ دادن به سؤالات دانش آموزان، بدبینی نسبت به مذهب در آنها تقویت میشود و نوجوانان احساس میکنند که درس دینی را خواندهاند اما نفهمیدهاند و چیزی نداشته است که آنها را جلب کند و اصولا دین و مذهب آرامبخش درون نیست. این است که ازچنین مذهبی روی گردان هستند و علیه آن طغیان می کنند.
5- عدهای از نوجوانان و جوانان نیز به خاطر مارکها و برچسبهایی که به آنها میزنند ممکن است دست از مذهب بکشند. وقتی نوجوانی به علت جهل ونادانی، ضعف عقیدتی و یا تحت تأثیر افراد و گروهها به انحرافات کوچکی دست میزنند، اطرافیان به جای اینکه دلسوزانه او را راهنمایی کنند، بلافاصله بازدن برچسبی او را محکوم، مطرود و منزوی میکنند. نوجوان ممکن است به خاطر انتقام یا برای ثابت کردن طرز تفکرش آن حجاب و پردهای را که تا کنون حفظ کرده، دریده و از مسیر مذهب خارج میشود.
رعایت نکاتی به منظور کاستن از مشکلات مذهبی:
1- والدین و مربیان نقش بسیار مهمی در تثبیت عقاید مذهبی صحیح و جهتدهی نوجوانان در پیروی از اصول مذهبی و اخلاقیات پسندیده ایفا میکنند. روابط آموزشی مذهبی باید بر اساس انس و الفت، دوستی و محبت، اطلاع و استدلال منطقی صورت گیرد. عقاید آرای مذهبی باید طوری منظم، دور مدار، هماهنگ و قابل اجرا به آنها عرضه شود که زمینه را برای اختلاف و تضاد و درگیری فراهم نسازد و نیز کتب مناسبی که پاسخگوی سؤالات آنان باشد به آنها معرفی کرد.
2- طرز ارائهی مسائل مذهبی و این که چه مسائلی را دراین دوره باید برای آنها گفت که از دین زده نشوند بسیار مهم است. این موضوعات باید طوری ارائه شود که آنها احساس کنند امور مذهبی قابل پیاده شدن در زندگی روزمره است و حتی گاهی میتوانند احتیاجات روانی خود را بااین امور برطرف کنند. تنها موعظه کردن از طریق والدین، مربیان و یا علمای دین در خانه، مدرسه و مسجد کافی نیست، باید مسائل دینی را با تجربه و عمل توام کرد تا اثرش در رفتار او ثابت بماند.
3- باید دین و علم را با هم به نوجوانان و جوانان آموزش داد و باید به آنها آموخت که دین و علم و عقل به اهم هماهنگ هستند و مطالب دینی، عقلی و بعضا علمی است.
4- نوجوانان نیازمند یک تکیهگاه نیرومند و قوی هستند، تکیهگاهی که در همهی حوادث بتوانند به آن پناه ببرند و به اتکای او آرام و مطمئن زندگی کنند. اگر تکیهگاه و پناهگاه او والدین، مربیان، دوستان، سیاستمداران و حتی بزرگان دینی باشند با از بین رفتن آنها و یا سقوط آنها نوجوان هم سقوط خواهد کرد؛ بنابراین به وجود آوردن این اعتقاد که تنها تکیهگاه قوی خداوند است که هرگز سقوط نخواهد کرد و باید به او متصل شد، باعث میگردد که نوجوان خود را در زندگی نبازد و از انحرافات و لغزشها دور بماند.
5- کسانی که در مورد دین با نوجوانان و جوانان صحبت میکنند، خود باید الگوی واقعی دین باشند و به آن چه میگویند عمل کنند، به خصوص معلمین دینی باید ازبین شخصیتهای لایق و عالم انتخاب شوند و توانایی پاسخ دادن به سؤالات نوجوانان را داشته باشند و بتوانند خرافات را از نظریات صحیح دینی جدا کنند، به دانش آموزان ارائه دهند.
از نظر اخلاقی با اخلاص و علاقهامند به کار خود باشند، با حوصله، صبور و با تدبیر باشند. ازنظر ظاهر نیز آراسته و مرتب و تمیز باشند که دانش آموز قطعا تحت تأثیر چنین معلمی قرار خواهد گرفت.
6- فلسفهی اصول عبادی را برای نوجوانان و جوانان باید به خوبی و به صورت مطلوب و جذاب بیان کرد. باید برای نوجوان تفهیم شود که عامل سکون و بی تحرکی و ایستادن نیست، دعا عامل فریب و تخریب نیست بلکه عامل حرکت و راه را به او نشان میدهد و او را به نیکی و سلامت میکشاند.
7- برای نوجوانان و جوانان به مجالس مذهبی که مطالب مطرح شده در آن مجالس در خور سن وسال و فهم دانش آنها باشد.
8- عبور دادن منطقی نوجوانان و جوانان از احساسات خام مذهبی به بینش مذهبی تثبیت شده که با تعقل و تفکر همراه باشد و کمک کردن به ایجاد ارتباط آنها با خدا، ارتباط آنها با خودشان، ارتباط آنها با دیگران و ارتباط آنها با جهان هستی و کشف حقایق ناشی از این ارتباطات که با چون و چرا و سؤال و جواب به دست میآید، یکی از وظایف سنگین مربیان است.
|