کودکان مبتلا به نوع اول بیشفعالی در توجه و دقت و تمام کردن کارها مشکل دارند و کودکان حواسپرت و آشفتهای هستند. محققان دریافتهاند که این کودکان در انجام کارهای تحصیلی نیز مشکل دارند. در نوع بیتوجهی کودک بیشترین مشکل را در نگهداری توجه و تمرکز دارد.
●انواع بیشفعالی
۱) نوع غالباً بیتوجه
۲)نوع غالباً بیشفعال (تکانشگر)
۳) نوع مرکب (ADHD)
کودکان مبتلا به نوع اول بیشفعالی در توجه و دقت و تمام کردن کارها مشکل دارند و کودکان حواسپرت و آشفتهای هستند. محققان دریافتهاند که این کودکان در انجام کارهای تحصیلی نیز مشکل دارند.
در نوع بیتوجهی کودک بیشترین مشکل را در نگهداری توجه و تمرکز دارد. به نظر میرسد که او هیچ توجهی به صحبتهای طرف مقابل نمیکند، در اتمام کارهایش حتی آن کارهایی که خودش دوست دارد، مشکل دارد، به جزئیات بیتوجه است، هنگام بازی یا انجام تکالیف تمرکز کافی ندارد، وسایل خود را مدام گم میکند یا در خانه و مدرسه جا میگذارد. دختران بیشتر از پسران به این نوع اختلال دچار میشوند.
در نوع پرتحرکی/ تکانشگری، کودک بسیار پرتحرک بوده وعمدتاً دست به کارهای خطرناک از جمله بازی با وسایل برقی، بالا رفتن از دیوار یا کمدها و ... میزند، پرحرف است، رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان میدهد، دائماً میخواهد جلب توجه کند، سرجای خود مدام وول میخورد، حرکتهای بیجا از خود نشان میدهد، با دستهایش زیاد بازی می کند. برای انجام هر کاری عجله دارد و همیشه در حال دویدن است. این نوع اختلال بیشتر در پسران دیده میشود.
●همهگیر شناسی
به نظر میرسد این اختلال در ۳تا ۵درصد از کودکان در سنین مدرسه رواج داشته باشد، پژوهشها حاکی از آن است که پسران بیشتر از دختران (نسبت ۳به ۱و یا ۵به ۱) به این اختلال مبتلا میشوند. همچنین این اختلال در زایمانهای اول به شرط پسر بودن نوزاد (تاثیر جنسیت) و خانوادههایی که والدین آن ها دچار مصرف مواد مخدر، اختلال اجتماعی، اختلال بیشفعالی و ... هستند شایعتر است.
بعضی از مردم معتقدند که این کودکان باهوش اند، در مقابل برخی معتقدند که آنان از هوش کمتری برخوردارند. نتایج پژوهشها نشان میدهد که این کودکان دارای هوش کمتری نیستند اما وجود برخی مشکلها در عملکرد مربوط به توجه و تمرکز حواس باعث بروز مشکل در عملکرد هوشی این کودکان میشود. اغلب این نگرش وجود دارد که این اختلال را ناشی از عوامل زیستی، آسیب مغزی یا وراثت بدانند، ۳تا ۵درصد کودکان مبتلا به این بیماری هستند که در این میان پسرها سه برابر بیشتر از دخترها مبتلا میشوند.
●تاریخچهی اختلال بیشفعالی
قدیمی ترین توصیفی که از بیشفعالی یا فزون جنبشی وجود دارد از پزشکی آلمانی به نام هاینریش هافمن در میانه سالهای ۱۸۰۰است. شکسپیر در یکی از شخصیتهای داستانی خود در نمایشنامهی «شاه هنری هشتم» به نوعی از این بیماری اشاره کرده است.
در ادبیات توصیفی کودکان با اختلال نارسایی بیشفعالی به نام برخی از افراد معروف برمی خوریم که نویسندگان آن منابع ادعا کردهاند که این افراد، به این اختلال مبتلا بودند. این ادعا براساس شرح حالی که از زندگی این افراد در تاریخ آمده انجام گرفته است بدون اینکه این ادعا را تأیید بکنیم نام برخی از این افراد را یادآور میشویم.
سقراط، موزارت، ناپلئون بناپارت، جمال عبدالناصر، نیوتون،الکساندر گراهام بل، چرچیل، هانس کریستین آندرسون، آگاتا کریستی ، بتهوون، لئوناردو داوینچی، گالیله، لئو تولستوی، ارنست همینگوی، شاهزاده چارلز، ونگوگ، ادیسون، بیل کلینتون، جرج بوش، جان کندی، جان راکفلر، بیسمارک، داروین، اینشتین، برناد شاو، پیکاسو.
●مشکلات بالینی اختلال بیشفعالی
در کودکان دارای این اختلال مشکلهای بالینی به قرار زیرند:
تکانشگری(رفتار بدون تفکر)، کمتوجهی و حواسپرتی، دچار اشکال هنگام بازی با کودکان، بیتوجهی به حرف دیگران، مشکل در پیروی از دستورها، انجام کارهای خطرناک بدون آنکه به پیامد آنها فکر کند، رفتارهای آزارشی، نافرمانی و عدم همکاری، خودآزاری (کندن مو و پوست خود)، معمولاً برخوردار بودن از هوشبهر طبیعی(ناتوانی در انجام برخی کارها مثل تکلیفها و یادگیری در مدرسه)، تصادف کردن به میزانی بیش از دیگران، داشتن عزت نفس پایین و احساس ناکامی، نشان دادن بسیاری از مشکلهای خود حتی در خواب(تکان خوردن پیاپی و جابجا شدن)، داشتن مشکلهای اجتماعی مانند گوشهگیری یا پرخاشگری، اختلالهای زبان و گفتار، اختلال در خواندن و نوشتن، مشکل سازگاری در موقعیت های جدید، نارساییهای شناختی، اختلالهای خلقی و افسردگی.
●سببشناسی اختلال بیشفعالی
دانشمندان نمی توانند به طور قطعی مشخص کنند که علت اصلی اختلال نارسایی بیشفعالی چیست؟ تا کنون هیچ مدرکی که نشان دهد عوامل اجتماعی و روشهای تربیتی عامل به وجود آمدن بیماری هستند ارائه نشده است و بیشتر محققین علت بیماری را عوامل بیولوژیک دانستهاند؛ بنابراین میتوان با اطمینان به والدین این کودکان گفت که بیجهت خود را مقصر ندانند و خود را سرزنش نکنند. با این وجود ممکن است عوامل زیر در ایجاد یا تشدید بیماری دخالت داشته باشند:
۱) عوامل طبیعی
مصرف سیگار و الکل در دوران بارداری ممکن است رابطهای با ایجاد بیماری داشته باشد. مسمومیت با سرب نیز میتواند از علل این بیماری باشد. به نظر میرسد تماشای زیاد تلویزیون و بازیهای کامپیوتری نیز در پیدایش آن دخیل باشند.
۲) صدمات و اختلالات مغزی
کودکانی که در اثر تصادف دچار صدمات مغزی می شوند گاهی علائمی مشابه اختلال بیشفعالی و کم توجهی بروز میدهند. قسمت جلویی مغز مسئول کنترل تفکر، رفتار و احساسات است و در استدلال کردن و حل مسأله نقش مؤثری دارد.
۳) تغذیه
شکر و چاشنیهای غذا علائم بیماری را تشدید میکنند. برخی محققین معتقدند که حساسیتهای غذایی، مسمومیت با فلزات سنگین، رژیم غذایی کم پروتئین، کمبود مواد معدنی، اسیدهای چرب ضروری، اختلالات تیروئیدی و کمبود ویتامینها خصوصاً ویتامین های گروه Bاز عوامل خطر ایجاد اختلال بیشفعالی هستند. کمبود منیزیوم هم میتواند علائم روانی زیادی از قبیل افسردگی، اضطراب، بیقراری و تحریکپذیری ایجاد کند. به نظر میرسد که کودکان مبتلا به این بیماری دچار کمبود مواد معدنی مثل منیزیوم، روی و آهن باشند.
۴) ژنتیک
اختلال بیشفعالی کم توجهی اغلب در افراد یک فامیل دیده می شود ۲۵درصد بستگان نزدیک کودک، مبتلا به این بیماری هستند در حالی که شیوع این بیماری در کل جامعه ۵درصد است. مطالعه روی دوقلوهای همسان به شدت نقش ژنتیک را تأیید میکند. امروزه حتی میتوان با بررسی ژنها خطر ابتلای نوزاد را درآینده مشخص کرد.
۵) به هم خوردن توازن شیمیایی و عصبی
سلولهای عصبی از خود موادی ترشح میکنند که در اندیشیدن، ذخیره و پردازش اطلاعات نقش مؤثری دارند. یکی از این مواد مادهای به نام دوپامین است. دوپامین در کودکان بیش فعال کم توجه به طور غیرطبیعی پایین است. محققین فکر میکنند که کمتوجهی و مشکلات حافظهی این بیماران به علت کم بودن مقدار این ماده در مغز است در ۶۰درصد این بیماران ژنهای کنترل کننده دوپامین غیرطبیعی هستند.
مادهی دیگری که از سلولهای عصبی ترشح میشود و در این بیماری اهمیت دارد استیل کولین نام دارد که در حافظه، توجه، هشیاری، ادراک، استدلال و قضاوت نقش دارد در این بیماران مقدار این ماده نیز غیرطبیعی است.
●توصیههایی به والدین:
▪پیشبینی برنامهی منظمی برای فعالیتهای روزانه کودک مانند بیدار شدن، بازی کردن و وعدههای غذا
▪آگاهی کودک از قوانین خانه و در پی داشتن عواقب در صورت رعایت نکردن
▪نوشتن قواعد
▪تقویت با پاداش و تحسین رفتارهای خوب
هنگامی که به کودک خود دستوری میدهید، آهسته و واضح صحبت کنید و به سادگی سخن بگویید. بهتر است از کودک بخواهید که دستورات را تکرار کند.
▪نظارهی کودک هنگام حضور در جمع دوستان
▪بازخورد مثبت با کلام و دادن جایزه به واسطهی تسلط بر مهارتهای اجتماعی برای کودکان مبتلا به بیشفعالی
▪تقدم تشویق بر تنبیه
▪جدا دانستن رفتار ناپسند کودک از او
▪نشان دادن مداوم علاقه به او برای افزایش اعتماد به نفس کودک
▪ثبات و پایداری در انتظارات خود از کودک
▪فاصله گرفتن از کشمکش
▪همکاری نزدیک با مدرسه و آگاهی از پیشرفت تحصیلی کودک
▪نادیده گرفتن تخلفهای کوچک
▪هر چقدر میتوانید در مورد این بیماری بیاموزید هر چقدر بیشتر بدانید میتوانید به کودکتان کمک کنید.
▪مقررات مشخص و سادهای برای کودکتان وضع کنید و به او بگویید چه کاری میتواند انجام دهد.
▪کودکتان را وقتی کار صحیحی انجام میدهد تشویق کنید.
▪با سایر والدین که مشکل مشابه شما را دارند صحبت کنید در این تماسها می توانید از تجربه و حمایت عاطفی آنها بهره مند شوید.
▪مرتباً بامعلم فرزندتان در تماس باشید. رفتارهای کودکتان را در منزل به معلم وی اطلاع دهید و از رفتارش در مدرسه بپرسید.
▪نیمکت یا صندلی او را کنار پنجره یا جایی که ممکن است باعث حواسپرتی او شود قرار ندهید.
▪دانشآموزان با اختلال نارسایی بیشفعالی با روشهای عملی بهتر یاد می گیرند تا با روش سخنرانی معلم.
▪به آنها این روش را یاد بدهید که به خود بگویند «صبرکن! کمی بیشتر دقت کن! حالا انجام بده» این روش رفتاری تکانشی او را کاهش می دهد.
▪او را در یک گروه کلاسی عضوکنید تا کارهایش را به صورت گروهی انجام دهد.
▪او را زود به زود تشویق کنید او به پاداشهای پیاپی در زمان کوتاه نیاز دارد.
▪تماس چشمی خود را با او به طور مستمر حفظ کنید و او را زود به زود نگاه کنید.
▪سعی کنید از رنگها به خصوص مواد دیداری (مثل نقاشی، مجسمه، عکس و فیلم) و مواد لمسی (مثل گچ، کاغذ، خمیر و مانند اینها) بیشتر استفاده کنید. نتیجهی بررسیها نشان داده است که این دانشآموزان، در یادگیری از راه دیدن و لمس کردن وضعیت بهتری دارند.
▪از حرکات دست و چهره و وسائل کمک آموزشی برای تدریس استفاده کنید.
▪به محض شک به این اختلال، سریعاً کودک را به روانپزشک ارجاع دهید. هوشیاری شما در این زمینه میتواند آیندهی کودک را دگرگون سازد.
▪تا حد امکان درس را مفرح تدریس کنید علاقمندی کودک به درس مانع تشدید کمتوجهی او خواهد شد.
▪در برخورد با این کودکان صبور و منعطف باشید.
●توصیههایی به معلمان
▪معلمان باید میزان عیبجویی و انتقاد از این دانشآموزان را تا حداقل ممکن کاهش دهند.
▪میزان توجهشان به این کودکان باید متناسب بوده و کم و زیاد نشود.
▪باید همکاری مداوم و لازم را در برنامهی اصلاحی کلاس داشته باشند.
▪ایجاد یک رابطهی عاطفی بسیار سازنده و مثبت بین معلم و دانشآموزان بیشفعال ضروری است.
▪برقراری ارتباط میان مشاور مدرسه، مدیر، والدین کودکان، روانشناس و روانپزشک کودک موثر است.
▪بدون تردید تدریس و آموزش به این دانشآموزان باید در موقعیتهایی باشد که توجه آنها به معلم است.
▪برای این دانشآموزان باید هر بار و در هر زمان فقط یک تکلیف تحصیلی تعیین کرد.
●توصیههایی به بیشفعالان
▪سعی کنید مرتب ورزش کنید.
▪به اندازهی کافی بخوابید.
▪با تمرینهای آرامسازی، آرامش را به خود برگردانید.
▪در صورت مصرف دارو دستورات پزشک را به دقت اجرا کنید.
در صورت بروز عوارض دارویی به پزشک خود اطلاع دهید و با او مشورت کنید.
●روشهای درمان
آنچه بیشترین تاثیر را بر روند و تاثیر درمان میگذارد، تشخیص به موقع و زودهنگام اختلال و ارجاع سریع کودک به پزشک متخصص است که امکان کاهش آسیب را فراهم میسازد.
▪رواندرمانی:
این درمان توسط یک تیم روانپزشک و روان شناس انجام میگیرد و در آن دو مسأله مورد توجه قرار میگیرد، یکی واکنشها و رفتارهای فرد و دیگری تفکرات و نگرشهایی که علائم را تشدید میکند به بیمار یاد داده میشود که چگونه در شرایط مشکلزا واکنشها رو رفتارهای خود را کنترل کند.
با این شیوهی درمان (رفتاردرمانی) واکنشهایی مثل خشم، افسردگی، و آسیب به خود تحت کنترل درآمده و کودک قادر خواهد بود ارتباط بهترین بین فکر و جسمش برقرار سازد. از سوی دیگر به بیمار نشان داده میشود. که چگونه یک مدل فکری و یک نگرش، علائم بیماری را تشدید میکند و براثر آن بیمار بدون علت عصبانی یا مضطرب میشود و این حس منفی منجر به واکنش منفی میشود و در مجموع سعی میشود با این شیوه درمان، مهارتهای ذهنی فرد در کنترل رفتار و برقراری روابط اجتماعی افزایش یابد.
▪درمان دارویی:
داروهایی که در این بیماری استفاده میشوند آمفتامین و ریتالین مشهورترین داروهای این گروه هستند. آمفتامین را برای کودکان بالای سه سال و ریتالین را برای کودکان بالای شش سال تجویز می کنند. عوارض داروها جزئی بوده و بستگی به دوز مورد استفاده دارند. شایعترین عوارض این داروها کاهش اشتها، بیخوابی، اضطراب، تحریک پذیری، شکم درد و سردرد است اکثر این عوارض پس از چند هفته از شروع درمان از بین میروند.
در پایان لازم به ذکر است درمان کودک بیمار به تنهایی کافی نیست و لازم است خانواده او نیز آموزشهای لازم را فراگیرند. یکی از راههای حمایت از خانواده، تشکیل گروهای حمایت گراست که از خانوادههایی که فرزندان بیش فعال کم توجه دارند، تشکیل شده است در این گروه خانوادهها در تاریخ مشخصی گرد هم میآیند و نسبت به مشکلات و دستاوردهایشان صحبت میکنند و از حمایت عاطفی و مشورت یکدیگر بهرهمند میشوند.
بسیار مهم است که اولیا مدرسه و معلم کودک در جریان بیماری قرارگیرد. این مسأله به پذیرش کودک در محیط مدرسه کمک شایانی میکند.
|