1- تا حد امکان از انتقاد کردن نسبت به کودک پرهیز شود؛ زیرا انتقاد زیاد نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه برای کودک بدرفتاری بیشتری را به همراه خواهد داشت.
2- والدین باید هنگام انتقاد، عواطف کودک را در نظر داشته باشند و با توجه به عواطف کودک و نیاز کودک به محبت و جلب توجه انتقاد درست صورت گیرد.
3- اگر والدین قصد انتقاد دارند باید ابتدا کودک را آماده انتقاد کنند. بدین صورت که ابتدا از رفتار درست و مناسب کودک صحبت کنند و کودک را متوجه این نکته کنند که بیشتر به رفتار درست او اهمیت می دهند. بعد از آماده کردن کودک و اعتماد دادن به وی که در تمامی زمینهها شخصیت کودک برایشان با ارزش است از رفتار نامناسب کودک انتقاد شود. بدین صورت کودک احساس نمیکند که فرد حقیر و ناتوانی است و فقط به نکات منفی وی توجه می کنند.
4- نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که هیچگاه در هنگام بازی کردن کودک شروع به انتقاد نکنید؛ زیرا این کار باعث کشمکش و درگیری بین والدین و کودک میشود.
تنبیه کودک
تنبیه عاملی است که باعث ضعیف شدن رفتار و یا ازبین رفتن رفتار نامناسب می شود. تنبیه کردن باعث نفرت، خشم و پرخشگری درکودک میشود. زمان تنبیه والدین باید نکاتی را در نظر داشته باشند. از تنبیه بدنی باید خودداری کرد و تنبیه دیگری را جایگزین آن کرد. تنبیه باید به گونهای باشد که کودک درک کند با اینکه تنبیه میشود اما والدینش او را دوست دارند.
میتوان قبل از اینکه تنبیه صورت بگیرد کودک را با قوانینی آشنا کرد که در صورت درست انجام ندادن آنها تنبیه میشود. تنبیه باید بعد از عمل نادرست کودک انجام شود. تنبیه باید همراه با رعایت احترام و عواطف کودک باشد. قبل از اینکه تنبیه انجام شود باید کودک را آگاه کرد که چرا و در برابر چه عملی تنبیه میشود. هنگام انجام تنبیه باید والدین ثابت قدم باشند و هردو روش واحدی را داشته باشند. به هنگام تنبیه بهتر است تقویتکنندهها از کودک دور شوند تا تأثیر تنبیه بیشتر واقع شود.
استدلال كردن
والدين به كمك گفتوگو و استدلال كردن به كودكان خود آموزش ميدهند كه آنها دربارهی رفتار و اعمال خود به خوبي فكر كنند و قضاوت درست داشته باشند. در استدلال كردن براي كودك دقيقاً مشخص ميشود كه چه عمل و رفتاري انجام داده است كه مورد تشويق يا تنبيه قرار گرفته است. پس از بازگو كردن دلايل تشويق و تنبيه از كودك ميتوان پرسيد مثلاً از وي پرسيده شود چرا به پارك ميرويم؟ كودك خواهد گفت چون اتاقم را تميز كردهام. با استدلال و گفتوگو مي توان به كودك فهماند كه به چه علت تشويق و به چه علت تنبيه ميشود.
ايجاد قانون براي كودك
قانون زندگي را نظم ميدهد و مسائل مختلف زندگي را به آساني حل ميكند. رعايت و وجود قوانين قوانين در زندگي كودك لازم و ضروري است و كودك را در برابر كارهايش مسئوليتپذير تربيت ميكند. براي اينكه ضمانت اجرايي قوانين حفظ شود بايد به نكاتي توجه كرد:
1- قوانين بايد ساده و درحد فهم كودك باشد و جملات كوتاه بيان شوند. مثال: تماشاي تلويزيون بعد از انجام تكاليف.
2- قوانين بايد به گونهاي عنوان شوند كه كاملاً براي كودك مشخص باشد و كودك نتواند دليلتراشي كند و رفتار مورد نظر را انجام ندهد و همچنين امكان تقويت رفتار مثبت براي كودك فراهم باشد.
3- والدين بايد توجه داشته باشند كه قانون براي درك بهتر و انجام بهتر كارهاي كودك است؛ بنابراین بايد به تواناييهاي كودك توجه داشته باشند و براساس تواناييهاي كودك قانون نوشته شود.
4- براي هركاري بايد يك قانون ثابت باشد.
5- اگر كودك قوانين رعايت نكرد، از او بخواهيم انجام دهد در صورت عدم اجرا علتش پرسيده شود.
6- قوانين را براي كودك تكرار كنيم و از او بخواهيم قوانين را به ايمان عنوان كنند و توضيح بدهند.
|