محور عمدهی بحث در اين نوشتار، توضيح يك الگوي تصميمگيري مبني بر هدفگذاري واقعي است.
-غلبه بر موانع موجود در راه تصميمگيري
بيشترين رفتار انسان بر پايهی نگرشهاي محدودكننده قرار دارد. هنگام مطالعهی بخشهاي زير دربارهی فرآيندي كه در اتخاذ اين تصميمات دنبال كرديد، فكر كنيد.
-خط مشيهاي تصميمگيري
طرحريزي (نخستين استراتژي در فرآيند تصميمگيري) كليد دستيابي به اهداف است. در خط زندگي خود غالباً كدام ترفند را بهكار ميگرفتيد. ترفندهاي غير استدلالي يا شهودي و طرحريزي، ترفندهاي مثبت هستند. ترفندهاي منفي مانند: ترس از شكست، ناكامل بودن، طرد شدن و ترس از مسخره شدن .. هستند. هنگامي كه قادر به تصميمگيري نيستيد از خود بپرسيد:
1- پيش فرضهاي من كدامند؟ بايد بدانيد بیشتر تصميمات قابل تغيير يا تعديل هستند و حكم مرگ يا زندگي را ندارند.
2- چه احساسي دارم؟ در تصميمگيري تنش غير ضروري ايجاد نكنيد. با مشاور صحبت كنيد.
3- چرا دودستي به اين رفتار چسبيدهام؟ ما معمولاً تغيير عادات را دشوار مييابيم، اما وقتي احتمالات و جاذبيت يك پيامد را ارزيابي كنيد و آن در برابر ساير پيامدهاي ممكن سنجيده ميتوانيد دست به ريسكي حساب شده بزنيد و خطر كنيد. بسياري از افراد با طرز فكر «بدترين پيامد ممكن» خود را فلج ميكنند.
-شرايط تغيير
براي شروع تغيير سه شرط الزامي است: اول اينكه بايد از اينكه هستيد واقعاً ناراضي باشيد، دوم اينكه بايد اين ذهنيت در شما تشكيل بگيرد كه چه وضعيتي بهتر خواهد بود و سوم اينكه بايد باور داشته باشيد كه راهي براي رسيدن به آن وضعيت مطلوب وجود دارد. تمام اين فرآيند بر اين فرض قرار دارد كه مزاياي تغيير به قيمت ايجاد تغيير ميچربد. تكرار جملات تصديق كننده اين باور را در شما ميپروراند كه تغيير چيزي امكانپذير است.
-يك الگوي تصميمگيري
پنج مرحلهی لازم براي اتخاذ يك تصميم آگاه عبارتند از:
هدف خود را تعريف كنيد، بدانيد چه امكاناتي داريد، اطلاعات جمعآوري كنيد، پيامدهاي احتمالي و مطلوب هردو، را در نظر بگيريد و طرح عملياتي يا اقدامات لازم براي رسدين به آن هدف را تعيين كنيد.
-تصميمگيري منطقي / خطي:تصميمگيري منطقي از استعدادهاي «مغز چپ» كه تحليلي و منطقي است و با تفكر قياسي سروكار دارد، استفاده ميكند و بهطور ايدهال از رويهی گام به گام كه در الگوي تصميمگيري شرح داده شد، پيروي ميكند.
- تصميمگيري شهودي (حدسي):افرادي كه به طريق شهودي تصميم ميگيرند، به دنبال مسيري هستند كه احساس كنند صحيح است. آنها از «مغز راست» - كه با خيالپردازي، خلّاقيت و سازش غيرارادي در برابر تغيير رشد مييابد، استفاده ميكنند و در به دست آوردن فرصتها بسيار ماهرند. اينگونه افراد بايد با ارزشها و علايق و مهارت خود بهراستي آشنا باشند.
هدفگذاري: اهداف كلي و اهداف عيني
«اهداف كلي» شرح مبسوطي از مقصود هستند. اين اهداف درازمدت هستند و جامعيت دارند. شغلي كه با ارزشها علايق، نگرشها و مهارتهاي شما همخواني دارد و در عين حال به پنج سال آموزش –يا حتي بيشتر –نيازمند است. هدف شغلي درازمدت شما بهحساب ميآيد. كارهاي سطح پايه كه ميتواند شما را براي اين شغل آماده كند، اهداف شغل كوتاهمدت شما محسوب ميشود «اهداف عيني» اختصاص هستند و گامهايي عملي براي رسيدن به اهداف كلياند. يك هدف عيني اختصاصي نشانههايي از عمل، شرايط و مقدار زمان مورد نياز براي رسيدن به آن را خود دارد.
در تعيين اهداف كلي باید نكاتی را در نظر گرفت: اول اينكه ببينيد براي رسيدن به خواستهی خود، حاضريد چه چيزي را دست بالا بگيريد،(البته هدف واقع گرايانه و قابل دستيابي باشد) همچنین اينكه پس از رسيدن به هر هدف عيني و هر هدف كلي به خود پاداش بدهيد.
-تصميمگيري دربارهی يك رشته
با توجه به ارزشها، علايق و مهارتهاي خود افكارتان را بر يك رشتهی دانشگاهي يا چند شغل، كه بيانگر اهداف شغلي شما هستند، متمركز كنيد. بسياري از مشاغل رابطهی تنگاتنگ و محكمي با يك رشتهی دانشگاهي خاص ندارند؛ بنابراين به دنبال رشته باشيد كه برایتان جذابيت دارد و بتوانيد در آن بدرخشيد و از تجربهی يادگيري خود لذت ببريد.
-تصميمگيري دربارهی آموزش عملي
اگر ميل نداريد وارد دانشگاه شويد پس حداقل دو مورد را براي شغل در نظر بگيريد: اول اطلاعات كاري و دوم: استفاده از آموزش عملي. بهطور خلاصه در برنامهريزي شغلي موفقيتآميز هر قدر براي دستيابي به اهداف عيني خود كاملتر برنامهريزي كنيد، به احتمال بيشتري ميتوانيد: اهدال كلي خود برسيد.
كليد اين فرآيند، غلبه بر مانع «تفكر منفي» است. سعي كنيد كه حالت خود –سرزنشكنندگي را از خود دور كنيد. شهامت به خرج دهيد و پيشگويي شكست، ترسها، بهانهها و عادات گذشته خود را كنار بگذاريد. اهداف كلياي در ذهن خود خلق كنيد كه به شما نيرو و انرژي ميدهد و شما را فراتر از تلاشهاي گذشتهتان برانگيزاند.
تمرين:
به اين سؤالات پاسخ دهيد:
1- من از خط مشيهاي تصميمگيري زير استفاده ميكنم:
2- باورهاي محدود كنندهی من عبارتند از:
3- عقيدهی من دربارهی آينده اين است كه:
4- در حال حاضر بهترين استفادهی من از وقتم اين است كه:
5- يك هدف كلي بلندمدت و يك هدف كلي كوتاهمدت در ارتباط با شغلم عبارت است:
6- عوامل خارجي و داخلياي كه ميتوانند بر تصميمات شغلي من تأثير بگذارند، عبارتند از:
اكنون يك هدف شغلي موقتي براي خود در نظر بگيريد.
برگرفته از كتاب برنامه آمادگي شغلي (خود را براي بازاركار قرن بيست و يكم آماده كنيد)، نويسندگان: دايان سوكي نيك –ويليام بندات –ليزا رافمن، ويرايش پنجم، انتشارات رشد
|