یکی از شرایط لازم برای پدیدار شدن افکار نو وجود آرامش برای مغز است. این عضو اسرارآمیز در دریای آرامبخش درون آدمی میتواند با قلاب خویش به جستوجوی افکار نو پرداخته و به سوی خلّاقیت حرکت کند.
انسانها در یک محیط به دور از اضطراب و تنش فرصت لازم را مییابند که بهتر تفکر کنند و برعکس در یک محیط پر تنش که ابرهای نگرانی و بدبینی حضور دارند، مغز تمامی انرژی خود را برای حفظ و موجودیت صاحب خود به کار میبرد و دیگر فرصتی برای اندیشیدن نخواهد داشت به همین خاطر لازم است انسانها بکوشند در جامعه شرایطی پدید آید که در بستر آن مغز بیندیشد و تکامل یابد و سببساز افکار نو شده و شرایط برای سازندگی در جامعه مهیا شود.
با افزایش سپردهگذاریهای اخلّاقی میتوان شرایط را برای شکلگیری یک محیط آرامبخش در جامعه فراهم کرد. هنگامی که در یک بانک سپردهگذاری مالی میکنید، پول را از خود دور کرده و آن را در جایی میگذارید که بهطور موقت به آن دسترسی ندارید و چه بسا احتیاجاتی داشته باشید که نتوانید آنها را برطرف کنید، اما با گذشت زمان این سپردهها افزایش مییابد، بهگونهای که متوجه میشوید با کمک آن میتوانید یک احتیاج بسیار مهم و ضروری خود را برطرف کنید.اما اگر شما از سپردههای خود به مرور برداشت کنید، اگرچه با خرج کردن پول خود به نیازهای خود پاسخ میدهید اما در یک زمان متوجه میشوید، دیگر در حساب بانکی خود پولی ندارید و در صورت وقوع یک مشکل مهم، ممکن است دچار معضلات عدیده شوید.
در این دنیا ما علاوه بر حساب بانکی مالی، دارای یک حساب بانکی اخلّاقی نیز هستیم، اگرچه سپردههای آن به صورت عدد و رقم قابل مشاهده نیست، اما این موجودی وجود دارد و اثرات این حساب بانکی بهخوبی بر روی زندگی ما و دیگران مشهود است.
انسان زمانی که سپردهگذاری اخلّاقی میکند، در ابتدا ممکن است احساس ضرر کند؛ زیرا مجبور است بهطور موقت سود را از خود دور کند، اما در اصل او ضرر نکرده است، بلکه به موجودی سپردههای اخلّاقی خویش افزوده است. برای مثال کسی که دروغ میگوید، بهطور موقت چه بسا به سودش تمام شود، اما او در حال برداشت از سپردههای اخلّاقی خود است.
با گذشت زمان وقتی سپردههای اخلّاقی او از دست رفت، تازه مشکلات او آغاز میشود و سبب خواهد شد رضایتمندی درونی خود را از دست بدهد و دریای آرامش درونی او دچار تلاطم شود و آرام آرام فاصلهی شخصیت درونی او با آنچه در ظاهر به نمایش میگذارد، بیشتر میشود؛ زیرا فرد در تلاش است تا نشان دهد دارای سپردههای اخلّاقی فراوان است و همین موضوع باعث میشود که او برای تطبیق دادن این دو شخصیت انرژی فروانی را به هدر دهد و بنابراین شرایط درونی انسان برای تفکر کردن نامساعد شود.
ارنست دیمنه بیان میکند: اگر میخواهید چیزی اصیل خلق کنید، خودتان باشید.کاهش سپردهگذاریهای اخلّاقی در جامعه سبب میشود که زمینه برای گسسته شدن روابط اجتماعی گسترش یابد و با سست شدن پیوندهای اجتماعی، شرایط لازم برای بروز خلّاقیت در جامعه سختتر میشود؛ زیرا فرصتی برای تفکر کرن وجود نخواهدداشت.
حال این سؤال در ذهن ما ایجاد میشود که در چه شرایطی ما در حال سپردهگذاری اخلّاقی هستیم و در چه شرایطی در حال برداشت از حساب بانکی اخلّاقی خود هستیم.توجه به موارد زیر میتواند در این خصوص به ما کمک کند.
سپردهگذاری اخلّاقی
- راستگویی
- عطوفت و مهربانی و احترام به دیگران و رعایت ادب در برخورد با دیگران
- وفاداری به دوستان و آشنایان و حفظ آبروی آنان
- رعایت حقوق دیگران
- بیان گفتار با عمل
- قبول مسؤلیت همراه با توانایی
- در برابر خطای دیگران گذشت کردن
- امانتداری
- پایبندی به عهد و وفا
- پذیرش اشتباه خود
- رازداری
- کمک به دیگران و آموزش آنان جهت خوداتکا شدن بدون چشمداشت
- نظم و انضباط در امور
- احترام به شخصیت خود و حفظ آن
- پاکیزگی و آراستگی
برداشت از سپردهگذاری اخلّاقی
- دروغگویی
- بداخلّاقی و انجام رفتارهای بیادبانه و گستاخانه و تحقیر دیگران
- غیبت، تهمت، بدگویی دربارهی دوستان و آشنایان
- پایمال کردن حقوق دیگران
- بیان گفتار بدون عمل
- بدون توانایی قبول مسؤلیت کردن
- انتقامجویی کردن، اشتباه گذشتهی سایرین را به رخشان کشیدن و موجبات رنجش آنان را فراهم آوردن
- خیانت در امانت
- شکستن قول و زیر پا گذاشتن عهد و وفا
- گناه اشتباه خود را به گردن دیگران انداختن
- افشای راز دیگران
- دیگران را به هنگام سختی رها کردن
- بینظمی و درهم ریختگی در امور
- بیاحترامی به شخصیت خود
- ژولیدگی و غیرآراسته بودن
اگر سپردهگذاریهای اخلّاقی در یک جامعه افزایش یابد، به مرور آرامش، محبت، خوشبینی و احساس رضایتمندی درونی به همراه امنیت در جامعه توسعه مییابد. همدلی و همبستگیهای اجتماعی در بین اعضای جامعه رشد مییابد و انسانها با دیدن یکدیگر به آرامش و شادمانی درونی میرسند و زمینه برای تفکر کردن مهیا میشود؛ زیرا انسانها در آرامش فرصت مییابند تفکر کنند و برعکس هنگامی که سپردهگذاریهای اخلّاقی کاهش یافته و در عوض برداشتهای اخلّاقی افزایش مییابد، روز به روز آسیبهای اجتماعی گسترش یافته و شرایط جامعه به سوی نابسامانیهای اجتماعی و عدم امنیت فراهم میشود و بدبینی و نارضایتی همچون ابرهای سیاه بر بالای سر مردمان سایه میافکند و مرغان غم بر سر انسانها آشیانه میکنند. آنچنان که هیچ شادی دل آنان را شاد نمیکند.
انسانها از کنار یکدیگر بودن به آرامش نمیرسند و رفتارها ریاکارانه و غیرصادقانه میشود و شرایط برای آسیبهای اجتماعی نظیر جرم و جنایت، اعتیاد، فحشا و خودکشی، متلاشی شدن خانوادهها و نظیر اینها مهیا میشود.
در چنین جامعهای دیگر نمیتوان شاهد بروز خلّاقیتها بود و انسانها در گرداب بدبختی فرو میروند.ما انسانها مجبوریم با سپردهگذاریهای اخلّاقی شرایط لازم را برای گسترش خلّاقیت و نوآوری در جامعه فراهم کنیم تا از این طریق بتوان انرژی فراوانی که در وجود انسانها وجود دارد رها کرده و در راه سازندگی به کار گرفت.
|