احتمالاً خیلیها تجربه شنیدن این جملات را از مادر، مادربزرگ، پدر و ... را داشتهاند؛ الهی سپیدبخت شوی! الهی سر و همسرداری شوی و....
اما این روزها اینقدر مقولهی ازدواج سخت، پیچیده و دور از دسترس شده است که گویی دیگر این دعاها هم کارگر نمیافتد .
دور و برت را که نگاه کنی پر است از دخترها و پسرهای عذبی که همچین هم دمبخت نیستند و اگر بخواهی منصف باشی و از این عینکهای سختگیرانه و ذرهبینی مادربزرگی هم نزده باشی؛ از وقت ازدواج شان خیلی هم گذشته ! حقیقت این است که در این وانفسای بی سر و همسری، ازدواج تبدیل به هفت خوان رستم شده است و بزرگترین خوانَش هم پیدا کردن یک به اصطلاح کِیسِ مناسب است؛
خلاصه بگویم اینقدر این هفتخوان جان به لبمان میکند که اصولاً دیگر به بعدش فکر نخواهیم کرد. درحالیکه اصل ماجرا درست بعد از ازدواج قرار دارد. اینجاست که ما هیچ نقشهای نداریم، و هرچه در چنته داشتیم درگذر از هفتخوان نخست خرجش کردیم.
ایست! همین جا توقف کنید و دست نگهدارید!
داریم خودمان را به آب و آتش میزنیم که چه؟! که ازدواج کنیم؟ خب بعد از ازدواج بناست چه اتفاقی بیفتد؟
جواب عدهای اینطوری است: اوه کاملاً معلوم است یک زندگی شاد، پر از لذت، زیبا و راحت در انتظارمان خواهد بود؛ اصولاً وقتی ازدواج کنیم دیگر بهمان نمیگویند ترشیده، یالقوز، عذب و....
اما اگر کمی خوب فکر کنید البته به همان بعد از ازدواج که احیاناً و بیاحتمال 90 درصد دوران عقد آغاز میشود میبینید که هنوز ظرفیتتان برای شنیدن و هضم کردن کلمات فوقالذکر کامل نشده و بوده و چهبسا چند صباحی دیگر نیز میتوانستید این القاب را به دنبال خود یدک بکشید.
حقیقت این است که باید بپذیریم که زندگی مشترک از همان دقایق آغازین دنیای جدیدی را پیش رویمان میگذارد، اما این بدان معنا نیست که این دنیای تازه فارغ از مشکل، دردسر، اختلاف نظر و ... است.
ضربالمثلی است که میگوید « هرجا بروی آسمان همین رنگ است» . بله ازدواج هم که بالاخره سربگیرد و لقبمان از دختر ترشیده و جوان یالقوز به دوشیزه، محترمه و آقای داماد بدل شود، آسمان همین رنگ است؛ تازه آن موقع باید بیشتر به فکر اوضاع جوی باشیم چرا که احتمال وقوع طوفان، رعد و برق، گرد و باد و ... به مراتب بیشتر از دوران تجرد وجود دارد شما از فرد به زوج بدل شدهاید و این یعنی دو برابر شدن خیلی چیزها.
در این میان کسانی موفق هستند که فقط به رسیدن به نقطهی ازدواج فکر نکرده باشند و خود را برای اصل ماجرا که دوران عقد و زوجیت است آماده کرده باشند؛ تنها و تنها در این صورت است که دنیایِ تازه زوجیت زیبا، دلپذیر و آرامشبخش خواهد بود؛ اینطوری است که حتی آسمان طوفانیاش را هم میتوان دوست داشت.
پس به عنوان گام نخست به ازدواج به عنوان یک پروسهی چندبخشی توجه و در موردش فکر کرده و طرحریزی کنید. در عرف جامعهی ما ازدواج به طور معمول با آشنایی، خواستگاری، جاری شدن خطبهی زوجیت ، دوران عقد یا نامزدی، قرارگرفتن زیر یک سقف و ... معنای کامل مییابد؛ پس بعد از جاری شدن خطبهی عقد نیز بیندیشید؛ عروس خانم زحمت کشیدند گل و گلاب آورده و بله گفتند، آقای داماد هم اگرچه گل و گلاب نیاورده اما طبق رسم و رسومات زحمات و مشتقات زیادی را متحمل شده تا بله بگیرند و بعد ازآن بگویند.
اما سؤال اینجاست بعد از بله چه باید کرد؟ احادیث و روایات میگویند قبل از هر عملی اندیشه لازم است. پس فکر کنید و طرح ریزی کنید بعد از بله چه باید انجام دهید؟ این نخستین گام در دنیای زیبای زوجیت است.
|