اگر از پنجرهاي، داخل اتاق نوزادان بيمارستاني را نگاه كنيد نوزاداني را ميبينند كه همگي آماده شروع سفر پر ماجراي زندگي هستند. برخي از آنها بهخاطر تجربهي ناخوشايند و نامطلوب خود در داخل رحم، يا هنگام تولد، زندگي نامساعدي را شروع كردهاند.
رشد بيش از تولد شامل سه مرحله است:
1- دورهی تخمك بارور: ك در آن ساختارهايي كه به رشد پيش از تولد كمك ميكند، ساخته ميشوند.
2- دورهی روياني: 2 تا 8 هفته طول ميكشد و در آن شالودهی ساختارهاي بدن ريخته ميشود.
3- دورهی جنسيتي: از هفتهی نهم حاملگي تا پايان آن به طول ميانجامد و شامل تكميل ساختارهاي جسماني ميشود.
تأثيرات محيطي پيش از تولد
تواتوژنها:
به هر عامل محيطي اشاره دارد كه در دورهی پيش از تولد آسيب برساند.
در رشد پيش از تولد دورههاي حساسي وجوددارد كه در آن زنان خاص، بخشي از بدن يا رفتار از لحاظ زيستي براي رشد سريع آماده شده ست و در اين مدت، به ويژه نسبت به محيط اطراف حساس است. اگر محيط زيانبخش باشد آسيب روي ميدهد و بهبودي دشوار و گاهي غير ممكن است.
براي هر عضو دوران بحراني وجود دارد.
مغز از روز 25-15
چشم از روز 40-24
قلب از روز40-20
پاها از روز 36-24
داروهاي غير مجاز
نوزادان مادران معتاد به هروئين، كوكائين و متادون، در معرض انواع مشكلات زودرسي، كم وزني هنگام تولد نارسيهاي جسماني، مشكالت تنفسي، و مرگ در زمان تولد، هستند. علاوه بر آن اين نوزادان معتاد هستند. در زمان تولد سراسيمه و تندخويند و مشكل خوابيدن دارند.
اين مشكلات اوليه زماني حادتر ميشوند كه والدين به آنها رسيدگي لازم را نكنند، مثلاً در بيمارستان رها شوند و يا بهدست پدربزرگها و مادربزرگهايي كه نميتوانند از عهدهی چنين نوزاداني برآيند، سپرده شوند و يا در محيطي فقير و نابسامان تربيت شوند.
مصرف دارو
داروهايي مانند تتراسايكلين، مسكنها، آسپرينها، آنتي هيستامينها، آثار مخرب بر جنين و مادر دارند.
مصرف زياد آسپرين ←ميزان بالاي مرگ و مير نوزاد –كمبود وزن جنين
كافئين ←تاثير مخربي بر روي طفل دارد.
توتون
استفادهی مادر از سيگار در دورهی پيش از تولد با كموزني كودك هنگام تولد در رابطه است. استفادهی مادر از سيگار عواقب جدي دارد: سقط، زودرسي، تنفس ناقص هنگام خواب، مرگ نوزاد، سرطان در دوران كودكي افزايش مييابد، نوزادان اين مادران كم توجه به صداها هستند و تنش عضلاني بيشتر و نمرات آزمون هوشي كمتر دارند.
زنان حاملهی غير سيگاري كه در معرض دود سيگار همسر خود، خويشان و يا همكاران هستند، با كم وزني، مرگ نوزاد اختلال در توجه و يادگيري كودك مواجه ميشوند.
الكل
فرزندان مادران الكي به سندرم الكل جنين مبتلا ميشوند.
عقب ماندگي ذهني، ناهماهنگي حركتي، توجه، حافظه و زبان معيوب، بيشفعالي، چشمهاي با فاصله، پلكهايي كه كم باز ميشوند، لب بالاي نازك، كوچك بودن سر، از جمله ويژگيهاي كودكان مبتلا به اين اختلال است.
تشعشع و آلودگي هوا
اين دو عامل تأثير مخربي بر جنين در حال رشد دارد.
جيوه و سرب باعث بروز اختلالاتي در جنين ميشوند.
جيوه: نقايص جساني، عقب ماندگي ذهني، گفتار نابهنجار، شكل جويدن و بلعيدن، حركات ناهماهنگ.
سرب: زودرسي، كم وزني هنگام تولد، آسيب مغزي، نارساييهاي جسماني.
قرارگرفتن در معرض تشعشعات با مرگ جنين، و برخي نقايص مادرزادي و ساختاري نوزادان رابطه دارد. مادران باردار بايد تا حد امكان از قرار گرفتن درمعرض اشعهی xخودداري كنند.
بيماري و بارداري
مادراني كه در سه ماههی اول بارداري به سرخچه مبتلا شوند، نوزادانی خواهند داشت که به بيماريهاي قلبي، آب مرواريد، كري، ناهنجاريهاي تناسلي، ادراري، رودهاي و عقب ماندگي ذهني مبتلا ميشوند.
ويروس نقص دستگاه ايمني (HIV):
زنان مبتلا به ايدز اين ويروس را به جنين انتقال ميدهند. نشانههاي ايدز در نوباوگان سريعاً پيشرفت ميكند. در شش ماهگی كاهش وزن، اسهال و بيماريهاي تنفسي مكرر شايع است. اين ويروس آسيب مغزي وارد ميكند كه حملات صرع، كاهش تدريجي وزن مغز و تأخير رشد ذهني و حركتي از نشانههاي آن هستند.
اين نوزادان كه قبل از تولد به ايدز مبتلا شدهاند، بعد از ظاهر شدن نشانهها، 5 تا 8 ماه زنده ميمانند. جنين به ويروس تبخال بسيار حساس است. ويروس به دستگاه تناسلي مادر حملهور ميشود و بچه را در دورهی حاملگي يا هنگام تولد مبتلا ميكند و موجب سقط، كم وزني هنگام تولد، نقايص جسماني و عقب ماندگي ذهني ميشود.
چند بيماري باكتريايي و انگلي باعث آسيب جنين ميشود كه يكي از آنها توكسوپلاسمور است كه زن حامله در اثر خوردن گوشت نپخته يا تماس با مدفوع گربههاي آلوده مبتلا ميشود. اگر اين بيمار در دورهی سه ماههی اول جنين را مبتلا كند، احتمالاً موجب وارد آمدن آسيب به چشم و مغز مي شوند.
مادران حامله با اطمينان يافتن از اینکه گوشتي كه ميخورند كاملاً پخته است و با معاينه كردن گربهها و واگذاري تحويل زباله به ساير اعضاي خانواده ميتوانند از توكسوپلاسموز اجتناب كنند.
«ساير عوامل مربوط به مادر»
تغذيه: كودكان پيش از تولد، از لحاظ تغذيه كاملاً به مادر وابسته هستند.
سوءتغذيه پيش از تولد ميتواند به دستگاه عصبي مركزي، لوزالمعده كبد و رگهاي خوني آسيب وارد كند و بدين ترتيب خطر بيماري قلبي و ديابت را در بزرگسالي افزايش دهند و همچنين بيماريهاي تنفسي نقص دستگاه ايمني، تندخويي، به تحريك پاسخ ندادن و گريهی جيغ مانند.
بهينه كردن تغذيهی مادر از طريق غني ساختن آن با ويتامينها و مواد معدني بسيار اهميت دارد. براث مثال اسيدفوليك در جلوگيري از ناهنجاريهاي مجراي عصبي مانند بيمغزي، توجه كارشناسان را به خود جلب كرده است.
استرس هيجاني:
استرس هيجاني شديد در طول بارداري سبب سقط، زودرسي، كم وزني نوزاد هنگام تولد، بيماري تنفسي، كام شكافته، تنگي بابالمعده و ... ميشود.
استرس دستگاه ايمني را ضعيف ميكند و مادران حامله نسبت به بيماري عفوني آسيبپذيرتر ميشوند. براي كاهش استرس هيجاني مادر باردار، بايد همسر، اعضاي خانواده و دوستان از او حمايت كنند. يافتن راههاي براي تأمين حمايت اجتماعي براي مادران حاملهی منزوي ميتواند به پيشگيري عوارض پيشزای تولد كمك كند.
مغايرتRHخون
اگر گروه خوني مادر RHو پدر RHمثبت باشد، در صورتي كه بچه RHپدر را به ارث ببرد، در اين صورت بدن مادر عليه خون RH بچه پارتنهايي ميسازد كه اگر وارد سيستم جنين شوند سلولهاي قرمز خون را نابود ميسازند و اكسيژن خون بچه كاهش مييابد. در اين صورت عقب ماندگي ذهني، سقط، صدمهی قلبي و مرگ جنين ميتواند اتفاق افتد.
بعد از تولد هر بچهRH، مادرها بهطور منظم واكسينه ميشود تا به اين طريق از تشكيل پادتنها جلوگيري شود.
سن مادر و زايمانهاي قبلي
مادراني كه تا سن 30 تا 40 سالگي حاملگي را به تأخير مياندازند، باخطر بيشتري ناباروري، سقط، زايیدن بچههاي مبتلا به نارساييهاي كروموزومي مواجه هستند.
البته در صورتي كه زنان مشكلات سلامت جدي نداشته باشند، حتي آنهايي كه 40 ساله هستند، بيشتر از زنان 20 ساله به مشكلات پيش از تولد دچار نميشوند. بين تعداد زايمانهاي قبلي و مشكلات پيش از تولد نيز رابطهاي وجود ندارد.
در مورد مادران نوجوان نيز چنين است. وقتي يك دختر ميتواند حامله شود، از لحاظ جسماني آمادگي وضع حمل و زاييدن را دارد. علت مشكلات بيشتر اين قشر اين است كه بسياري از نوجوانان حامله به مراقبت پزشكي دسترسي ندارند چون اغلب آنها از خانوادههاي كم درآمدند كه استرس، تغذيه ناكامي و مشكلات سلامت در بين آنها شايع است.
«زايمان»
زايمان در سه مرحله صورت ميگيرد. با انقباضهايي شروع ميشوكه دهانهی رحم را باز ميكند؛ بهطوري كه مادر بتوانند بچه را از طريق مجراي زايمان فشار دهد و با خارج شدن جفت زايمان به پايان ميرسد.
هنگام زايمان بچهها مقدار زيادي هورمون استرس توليد ميكنند كه به آنها كمك ميكند محروميت از اكسيژن را تحمل كنند و آنها را در هنگام تولد به حالت هوشياري در ميآورد.
مقياس آپگار وضعيت جسماني بچه را هنگام تولد ارزيابي ميكند.
كم اكسيژني يكي از عوارض زمان تولد است كه از طريق دستگاههاي كنترل جنين به نجات جان بچه كمك ميكند.
بچههاي زودرس و نارس:
بچههايي كه سه هفته بيشتر قبل از 38 هفته كامل حاملگي به دنيا بيايند و يا كمتر از 5/2 كيلوگرم وزن داشته باشند، زودرس خوانده ميشوند. بچههاي زودرس در خطر خونريزي مغزي و آسيبهاي زيستي شديدند. بيتوجهي و بيش فعالي، نمرات آزمون هوش كم، نارسايي در هماهنگي حركتي و يادگيري تحصيلي برخي از اين مشكلاتند.
بچههاي نارس اگر حتي مدت دورهی حاملگي كامل طي شود، رشد و وزن كمتري دارند.
مداخله براي بچههاي زودرس:
بچههايي كه بيش از شش هفته زودتر متولد ميشوند به اختلالي به نام نشانگان ناراحتي تنفسي دچار هستند. روشهايي براي چنين نوزاداني هست كه عبارتند از:
1- استفاده از دستگاه ايزولت.
2- تحريك ويژهی بچههاي زودرس: آويز جنبان، موسيقي، تحريكاتي از قبيل صداي مادر، لمس كردن پوست ماساژ دادن.
3- آموزش دادن مهارتهاي مراقبتي به والدين.
|